ده روز اوله روستا
جمعه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۲۵ ب.ظ
خب 10 روزی میشه که روستا هستم ... در واقع از شهر دورم .. اینجا خیلی اسپیس خوبه فضا به اندازه کافی هست ...صدای پرنده ها خیلی خوبه مخصوصا توی دشت دم صبح ... فقط چیزی که جالب نیست این خونه ی روستای خیلی به شدت معمولی ما هست ... و همچنین باغ که به همین ترتیب بهم ریخته به نظر میاد ... اینا رو درست کنم اینچا بهشته ...
امروز دو هزار تا جوجه رو واکسن نیوکاسل و توی چشمشون هم ویتامین b-12 ریختیم به همراه جناب دکتر فیلانی ...
این لابلا کتاب پایان نامه امم رو هم میخونم ... فردا که دوباره باید برم شاهرود ... در مجموع راضیم از وضعیت یه سری کاستی داره اما خب همینه .
۹۶/۰۱/۲۵
امروز داشتم فانتزی های روستاییمو میگفتم برای مامانم حتمأ وبم می نویسمش عشق کنید خدا وکیلی